سفارش تبلیغ
صبا ویژن

++**یه دختر****شیطون**++
این وبلاگ حرف دلمه گاهی شاد و گاهی غمگین 
قالب وبلاگ

خواهر و بردارم که از من کوچیکترن دارن تو خونه میزنن تو سر و کله‌ی هم…
بابام به مامانم میگه :اینارو ببین عینه تام و جری از صبح تا شب فقط دنبال همن!
مامانم هم با دست منو نشون میده میگه :اینم عینهو اون سگه که تام و جری ازش حساب می‌برن

 

 

سلامتی اون پسری که وقتی نصفه شب
تو کوچه تاریک ، دید یه دختر داره از روبروش میاد،
مردونگیش رو یادش نرفت و سرشو انداخت پایین
.
.
.
.
و چنان گفت پخخخخخ که دختره سه متر رفت رو هوا بعدش در جا سکته کرد !!
والا بخدا اصن چه معنی داره یه دختر تا نصفه شب تو کوچه ها پرسه بزنه

 

 

 

یه بارم تو 9 سالگی سر ظهر تو خونه دراز کشیده بودم .حوصلم سر رفته بود .گفتم چیکار کنم چیکار نکنم؟گفتم بزار زنگ بزنم برای یه بار هم که شده 118 بعد اسگل کنمشون و بخندم یخورده حوصلم جا بیاد .
اقا زنگ زدم 118 مرد ورداشت .گفتم الووو.ببخشید شماره تلفن سیندرلا رو میخوام .:)))

یهو یارو گفت :اره ؟؟؟منو اسگل میکنی ؟؟الان من شمارتو میدم تا قطع کنن و دارم با دوربین میبینمت .گفتم اگه راست میگی من الان در چه حالم ؟؟بخدا گفت دراز کشیدی بقل تلفن

من سکته کردم .گفتم:اقا جون مادرت ببخشید .غلط کردم . تو رو خدا ببخشید .

یارو ترکیده بود از خنده .منم گریه ام گرفته بود اگه قطع کنه من چی به مادرم بگم .
تا 2 هفته هر روز دقیقه به دقیقه مثل اسگلا تلفن رو ور میداشتم ببینم بوق داره یا نه .

 

 

 



[ چهارشنبه 94/2/16 ] [ 8:40 عصر ] [ ستاره ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

فعلا چیزی ندارم که بگم
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 97
بازدید دیروز: 165
کل بازدیدها: 113486